سرود کوهستان
کوروش صوفیه
در پی مرگ کوروش صوفیه، دانشجوی دانشکده پردیس کشاورزی بر اثر برقگرفتگی در محوطه خوابگاه، دانشجویان در میدان این دانشکده تجمع اعتراضی برگزار کردند.
خبرگزاری مهر بهنقل از آرش رحمتی، معاون مرکز فوریتهای پزشکی استان البرز نوشته است، شامگاه چهارشنبه کوروش صوفیه، یکی از دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج دچار برقگرفتگی شد و جان خود را از دست داد.
بهگفته وی، مأموران برای امدادرسانی در محل حاضر شدند اما این دانشجو پیش از رسیدن نیروهای امدادی جان خود را از دست داد.
دانشجویان معترض خواستار جوابگویی مسئولان و برکناری تمام افراد دخیل در مرگ کوروش صوفیه شدند
این در حالی است که یک دانشجو که شاهد ماجرا بود در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) این موضوع را تکذیب کرد و افزود پس از حدود ۴۰ دقیقه از برقگرفتگی کوروش صوفیه، مأموران تأسیسات رسیدند و مرکز برق مرکزی آن محدوده را قطع کردند.
تارنمای دانشجونیوز نوشته است کوروش صوفیه تنها فرزند یک خانواده اهل تسنن ساکن سنندج بود.
بنا به این گزارش، روز گذشته جمعی از دانشجویان بهدلیل “بیکفایتی و بیلیاقتی مسئولان این دانشکده” در میدان دانشکده پردیس کشاورزی و منابع طبیعی تجمع گستردهای برگزار کرده و خواستار جوابگویی مسئولان و برکناری تمام افراد دخیل در مرگ این دانشجو شدند.
دانشجونیوز بهنقل از یکی از دانشجویان این دانشگاه نوشته است نقص سیستم روشنایی محوطه خوابگاه اتصالی داشته و کوروش صوفیه پس از تکیه دادن به آن دچار حادثه شده است.
این دانشجو وضعیت تأسیسات و بهداشت این خوابگاه را “بسیار بد” توصیف کرده و گفته است مسئولان به آن رسیدگی نمیکنند.
وی همچنین نبود یک پزشک در این دانشگاه و دیر رسیدن اورژانس را از دیگر دلایل این حادثه عنوان کرده است.
یک دانشجوی دیگر پردیس کشاورزی گفته است: “این اولین بار نیست که این حادثه اتفاق میافتد و پیش از این نیز سه بار سیمهای لخت بین تیرهای چراغ برق بین خوابگاه سه و چهار جان دانشجویان را تهدید کرده بود که متأسفانه مسئولان جز برخورد موردی اقدام اساسی برای حل مشکل انجام ندادند.”
چهار کارگر پلیاکریل اصفهان به نامهای جواد لطفی، عباس حقیقی، کیومرث رحیمی و احمد صابری، با ادامه دور دوم اعتراضات کارگران این کارخانه بازداشت شدهاند.
یکی از گردهماییهای اعتراضی کارگران پلیاکریل اصفهان
بهگزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، این کارگران حوالی ساعت چهار بامداد روز پنجشنبه ۳۰ آبانماه توسط نهادهای نظارتی بازداشت و به شهر دستگرد در ۱۳ کیلومتری شمال شهر اصفهان منتقل شدهاند.
هنوز از دلایل بازداشت این کارگران اطلاعی در دست نیست.
بنا به این گزارش احمد صابری در نشست نمایندگان کارگران پلیاکریل با فرماندار شهرستان مبارکه که صبح روز دوشنبه ۲۶ آبانماه برگزار شده بود بهعنوان یکی از نمایندگان کارگران معترض حضور داشت.
کارخانه پلیاکریل اصفهان شامل شش شرکت زیرمجموعه تحت مسئولیت شرکت مادر (هلدینگ) است و کارفرمای آن قصد دارد شرکتهای زیر مجموعه را جدا کند.
بر اساس سیاست کوچکسازی این کارخانه، مجموعه شرکتهای پلیاکریل در حال واگذاری است.
به همین دلیل یک هزار و ۵۰۰ کارگر این کارخانه امنیت شغلیشان را در معرض خطر میبینند و از مدتی پیش دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدهاند.
کارگران معترض طی نامهای خواستههای صنفی خود را در ۱۰ مورد طرح کرده بودند.
آنها معتقدند با واگذاری این شرکتهای زیرمجموعه، قراردادهای کاریشان تغییر میکند.
کارگران دور نخست اعتراضات خود را در روزهای هشت، ۱۱، ۱۲ و ۱۴ آبانماه برگزار کردند و پس از پایان مهلت ۱۰ روزه رسیدگی به مطالباتشان، دور دوم اعتراضات را از ۲۵ آبانماه شروع و در روزهای ۲۶، ۲۷، ۲۸ و ۲۹ آبان در محوطه کارخانه تجمع کردند.
کارگران ۱۰ خواسته را مطرح کردهاند که استعفای برخی اعضای هیئت مدیره کنونی کارخانه و حفظ و بررسی اسناد مربوط به عملکرد آنها در صدر خواستههای آنها قرار دارد.
تشکیل شورا و بازگشت به کار تمامی کارگرانی که به واسطه فعالیت در این تشکل صنفی فسخ قرارداد شدهاند نیز از دیگر خواستههای صنفی کارگران پلیاکریل اصفهان است.
شش زندانی عقیدتی محکوم به اعدام که در سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ اوین نگهداری میشدند به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند.
بهگزارش هرانا، تارنمای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این شش زندانی اهل سنت، کاوه ویسی، مختار رحیمی، کاوه شریفی، بهروز شاهنظری، طالب ملکی و شهرام احمدی نام دارند و بیش از ۱۵ روز دست به اعتصاب غذا زده بودند.
اتهام این زندانیان “هواداری از گروههای سلفی” است. آنها این اتهام را رد میکنند و محکومیت خود را به دلیل عقاید مذهبی میدانند.
بنا به این گزارش کاوه ویسی و مختار رحیمی روز یکشنبه هفتم مهرماه، و کاوه شریفی، بهروز شاهنظری، طالب ملکی و شهرام احمدی نیز در روز چهارشنبه ۱۷ مهرماه از سالن ۱۰ زندان رجاییشهر کرج به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ اوین منتقل شده بودند.
هرانا؛ ضرب و شتم شهرام پورمنصوری توسط زندانبان
پنجشنبه 07 شهریور 1392 ساعت 14:41 |
خبرگزاری هرانا – شهرام پورمنصوری، زندانی امنیتی زندان رجایی شهر کرج توسط زندانبان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شهرام پورمنصوری زندانی امنیتی بند ۴ زندان رجایی شهر کرج توسط یکی از زندان بانها مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
این زندانی سیاسی طی تماسی با گزارشگر هرانا گفت: «یکی از زندان بانها بنام (مجید شیرخوانی) زمانی که من به نگهبانی مراجعه کرده بودم ضمن توهین و فحاشی من را مورد ضرب و شتم قرار داد. تا جایی که لباسی که به تن داشتم پاره شد. متاسفانه مسئول شیف زندان بانها (آقای خزایی) نیز به جای رسیدگی به شکایت من یا زندانبان خاطی هم صدا شده و گزارشی دال بر توهین من به مسئولین تهیه نمودند که سراسر دروغ است.»
وی در ادامه گفت: «از زمانی که من برای رسیدن به خواستههای خود برای ۱۵ روز دست به اعتصاب غذا زدم برخورد مسئولین با من بسیار بد و زننده شده و در هر فرصتی میخواهند در جلوی سایر زندانیان به من توهین نموده و تحقیرم نمایند.»
وی در مورد وضعیت فعلی خود در زندان رجایی شهر کرج گفت: «من و برادرم فرهنگ حدود یک سال است که در یک فرعی در بسته نگهداری میشویم که فاقد هرنوع امکاناتی است. ما فقط اجازه استفاده روزی ۲ ساعت هواخوری را داریم و از سایر امکانات مانند چراغخانه، کتابخانه و مراکز آموزشی محروم هستیم. وضعیت بهداشتی در فرعی ما بسیار نامناسب است و هرگاه از مسئولین میخواهیم سر و سامانی به وضعیت ما بدهند با برخورد بد و تحقیر آمیز ایشان روبرو میشویم.»
وی در ادامه تصریح کرد: «خدابخش، (دادستانی) از ۱۵ روز پیش به من ۱۲ ساعت مرخصی تحت الحفظ داده تا بتوانم به ملاقات پدر و مادر پیرم که بشدت نیز مریض هستند بروم. این اولین مرخصی من بعد از ۱۳ سال زندان است، با این حال مسئولین به دلایل واهی مانند نداشتن مامور اعزام از اعزام من به مرخصی برای دیدار با پدر و مادرم شانه خالی میکنند.»
شهرام پورمنصوری که حدود ۱۳ سال است در زندان بسر میبرد، متهم به هواپیماربایی در مسیر اهواز به بندرعباس است.
این هواپیماربایی که بعدها به موضوع فیلم مشهوری از کارگردان صاحب نام ایرانی (ابراهیم حاتمیکیا)، تبدیل شد؛ بنا به اعتراف بازداشتشدگان، به دلیل فقر مالی و شرایط نامناسب زندگی صورت گرفته بود.
دادگاه، شهرام پورمنصوری برادر وی فرهنگ پورمنصوری را به همراه داماد خانواده خالد حردانی به اعدام محکوم کرد که این حکم با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد.
رسول حردانی، برادر خالد حردانی و دیگر متهم پرونده در همان دادگاه به حبس ابد محکوم شد.
گفتنی است، شهرام پورمنصوری، فرهنگ پورمنصوری و رسول حردانی هر سه هنگام بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشتند.
خالد حرداني بر خلاف » قاسم» « ارتفاع پست» سرنوشتي چون او در انتظارش نبود. روز چهارشنبه هنگامي كه امواج خورشيد شهرتان را روشن ميكند، خالد حرداني دگر نخواهد بود.
خالد حرداني ، جوانكي كه براي فرار از مشكلات جامعه اش سعي داشت » راحت ترين راه و يا شايد سخت ترين راه» را انتخاب كند، اعدام ميشود.
خالد حرداني يا همان «قاسم» در ارتفاع پست البته ميتوانست براي خروج از بن بستهايش گزينه ي ديگري را انتخاب كند. اما همدردي افكار عمومي با شخصيت قاسم در ارتفاع پست نشان داد كه مردم نه تنها خالد حرداني را مستوجب مجازات نميبينند بلكه مقصر اصلي را جامعه اي ميدانند كه جوانانش را آنقدر ناديده ميگيرد تا اين چنين عصيان كنند.گو اينكه بينندگان ارتفاع پست در تمام طول فيلم خواستار پيروزي قاسم در اين نبرد بودند.
دو روز ديگر خالد حرداني اعدام خواهد شد به دليل اينكه تنها ميخواست حقش را از جامعه اي كه لگد مالش كرده بود بگيرد….. خالد حرداني اعدام خواهد شد تنها به اين دليل كه خواستار زندگي بود.. او هم حق داشت از ثروت بيكران مملكتش كه تنها ميان عده اي تقسيم ميشود بهره مند شود… و خالد حرداني اعدام خواهد شد بدون اينكه حتي كسي بفهمد كه امثال او در اين مملكت كم نيستند چه بسا كه فردا خالد حرداني ديگري از جايي ديگر سر برآرد…
نگذاريم خالد حرداني اعدام شود…
در حالي كه چشم تمام دنيا به زلزله ي جنوب آسياست.. در حالي كه سازمان ملل و ساير جوامع وابسته به آن در صدد كمك رساني به آسيب ديدگان جنوب آسيا هستند.. در اين سو.. رژيمي به نام « جمهوري اسلامي» فرصت را غنيمت شمرده و 2 روز ديگر 3 تن را بالاي دار خواهد برد( خالد حرداني،فرهنگ پور منصوري، شهرام پور منصوري)
در خبرها خواندم كه حكم اعدام علي باغي (متهم پرونده ي قتلهاي پاكدشت) در دادگاه تجديد نظر رد شد و در اين سو ، جرم خالد حرداني «اقدام عليه امنيت» عنوان ميشود!
آقايان اقدام عليه كدام امنيت؟ آيا با وجود شما امنيتي در اين سرزمين باقي مانده است؟ آيا كشتن چندين كودك بيگناه به امنيت اين مملكت ضربه نميزند؟ پدران و مادران امروز، چگونه با ديدن چنين فجايعي ، ميتوانند فرزندانشان را روانه ي جامعه كنند؟
پس امنيتي كه از آن دم ميزنيد و ما را متهم به اقدام بر عليه آن ميكنيد كجاست؟ خالد حرداني لطمه اي به امنيت اين مللكت نزد او تنها شما را رسواتر از پيش كرد.. خالد حرداني نمونه اي است از جواناني كه هزار كار مختلف را شروع كرده اند و سرشان به سنگ خورده.. . نمونه اي است از جواناني كه هزار جاي مختلف » پارتي بازي» و تبعيض» را ديده اند… نمونه اي است از آن 60% كه در مملكت اسلاميتان زير خط فقر زندگي ميكنند..
آهاي جوامع مدافع حقوق بشر با شما هستم… اعدام خالد حرداني نشان ديگري است از عدم صداقت شما در گفتارتان.. از محكوميتهاي نمايشي شما… چه شده؟ .. هنوز بيش از يك ماه از محكوميت اين رژيم در مجمع عمومي سازمان ملل نميگذرد.. نگاهي به احكام صادر شده در بيدادگاههاي رژيم اسلامي بياندازيد.. .. نقض حقوق انسانها و نابودي تفكر و انديشه تا به كي؟ تا كجا مخواهيد با اين محكوميتهاي نمايشي ذهن افكار عمومي را منحرف كنيد… شايد اعدام او نقطه ي آغازي باشد بر سركوبهاي بعدي… در اين مملكت خيلي ها به جرم ساختگي » اقدام عليه امنيت» در خطر اعدام قرار دارند..
.. نگذاريم او اعدام شود.. يادمان باشد تنها 2 روز زمان داريم..
او تنها ميخواست « جايي برود كه آب باشد، امنيت باشد، كار باشد»( به نقل از فيلم ارتفاع پست)
او فقط ميخواست زندگي كند، آنهم با شرافت
شيوا نظرآهاري